با شنیدن کلمه مشاوره به یاد گفت و گو هایی با افراد مختلف درباره مشکلات می افتیم افرادی مانند روانشناس یا مشاور مدرسه یا افراد با تجربه مانند پدر و مادر؛ سوال اصلی این است که مشاوره چیست؟
پس معنای مشاوره گسترده است ولی به طور کلی می توان گفت:
مشاوره چیست؟ مشاوره فرایندی است که در آن مشاور به ما کمک می کند تا ما از فردی که الان هستیم به فردی که می خواهیم تبدیل شویم و رفتار عاقلانه تری داشته باشیم.
از چندین هزار سال پیش که در قبایل شوراهای مشورت تشکیل می شد تا به رییس قبیله در کمک کنند تا در اداره قبیله بهتر عمل کند؛
تا چند سده قبل که شاهان مملکت هر کدام یک مشاور یا وزیر اعظم داشتند که همیشه در دربار حضور داشت تا در تصمیم گیری ها به شاه کمک کند و مشکلات را با درایت حل و فصل کند؛
و در نهایت از چند دهه قبل که معاونین رییس جمهور و مشاوران وزرا به کمک علوم مختلف سعی میکنند مشورت های دقیق تری بدهند.
بنابراین علوم اجتماعی با توجه به همین نیاز به مشورت بهتر برای اداره امور کشور رشد کردند و مشاوران به کمک آنها راهکار های موثرتری را به حاکم توصیه میکردند و این کار روز به روز پیچیده تر و تخصصی تر شد و دیگر از عهده یک یا چند نفر بر نمی آمد و سازمان های بزرگی برای آن در نظر گرفته شد تا به رشد هر کشور کمک کنند.
حال متوجه شدیم که دلیل استفاده ی پادشاهان از وزرا و مشاوره چیست
در رساله های قدیمی در کشور خودمان که مشاورینی مانند نظام الملک ، فارابی و ابن خلدون درباره کشورداری بهتر نوشتند تا علومی مانند اقتصاد و سیاست و جامعه شناسی و…
دلیل نیاز مدیران ارشد به مشاوره چیست؟
با انقلاب صنعتی و بزرگ شدن کارخانه ها و صنایع ، مدیران نیاز به تولید بیشتر و با کیفیت تر داشتند بنابراین به مشورت های زیادی برای مقابله با چالش های مختلف تولید نیاز داشتند و علم مدیریت شکل گرفت و روز به روز رشد کرد.
خودرو سازان قدیمی مانند فورد و بنز تا شرکت های نرم افزاری امروزی مانند اپل و مایکروسافت از مشاوران مختلف استفاده کردند تا توانستند به رشدی باور نکردنی برسند.
تاثیر مشاوره در سازمان ها و صنایع چگونه است و دلیل نیاز شرکت های بزرگ به مشاوره چیست؟
پس از رفع شدن مشکلات و نیاز های بزرگ کارخانه ها و صنایع توسط فناوری ها و روش های بهینه تولید، کارخانه ها برای رشد بیشتر به بهبود عملکرد هر فرد روی آوردند.
امروزه برای هر سازمانی از شرکت ای بزرگ و کوچک گرفته تا دانشگاه ها و مدارس عملکرد هر یک از اعضای سازمان اهمیت بسیار زیادی دارد و هر عضو برای تبدیل شدن به عضو بهتر از مشاوره در زمینه های مختلف کمک میگیرد.
برای این موضوع علم روانشناسی رشد کرد تا بتواند با توجه به دید بهتری که از انسان دارد توصیه ها و راهکارهای موثری برای فرایند مشاوره آماده کند.
با توجه به این تاریخ گسترده می بینیم که مشاوره در هر زمینه از خرد تا کلان و از فردی تا جمعی اهمیت بسیار حیاتی دارد و موجب رشد تمدن بشری شده است.
حال که متوجه شدیم مشاوره چیست؛ نوبت آن است که بفهمیم چرا به مشاوره نیاز داریم و کاربرد روزمره ی مشاوره چیست
مشاور به ما کمک می کند بتوانیم برای رفع مشکلات و نیاز های خود از روش هایی که قبلا انجام شده و نتیجه خوبی هم کسب کرده اند استفاده کنیم و مسیر رشد را با اطمینان بیشتری طی کنیم و از خطاهایی که دیگران انجام داده اند آگاه شویم و آنها را تکرار نکنیم؛
در واقع مشاور مسیر ما را با این کار بیمه می کند و راه را از بیراهه جدا میکند.
مشاور کمک می کند در همان ابتدای مسیر غلط از آن جدا شویم و تلاش بیهوده برای پیمودن آن نکنیم.
به کمک مشاور می توانیم مسیری که پیمودن آن به سعی و خطاهای زیادی نیاز داشت را در زمان بسیار کوتاه تری بپیماییم؛
در واقع اگر تجربیات و رهنمودها به کمک ما نمی آمدند حتی کل عمر محدود ما برای تجربه کردن راه های مختلف میسر نبود.
با توجه به اینکه دانش هر فرد محدود است بنابراین نمی تواند مشکلاتی که با آنها مواجه است را به خوبی بشناسد.
مشاور به ما در یافتن ریشه مشکلاتی که مانند بندهایی نامرئی پیمودن مسیر را برای ما ناممکن کرده اند کمک می کند و برای خلاصی از بند آنها راهکار می دهد.
وقتی که ما حواسمان به پیمودن مسیر است ممکن است نتوانیم موانعی که در طول مسیر منتظر ما هستند را ببینیم و آنها را پیش بینی کنیم.
مشاور به ما کمک می کند تا بتوانیم این موانع را شناسایی کنیم و تا دیر نشده و کار از کار نگذشته است راهی برای عبور از آنها طراحی کنیم و مانند یک چراغ قوه مسیر را روشن می کند تا دور دست را بهتر ببینیم.
با مشخص شدن موانع و اندیشیدن راهکار برای آنها، نگرانی از برخود با آنها کاهش میابد و می توانیم مسیر را با آرامش بسیار بیشتری طی کنیم.
وقتی پستی و بلندی های مسیر دچار خستگی می شویم و گاه وقتی به موانعی برمیخوریم که امید خود را از دست می دهیم و متوقف می شویم.
مشاور با استفاده از تجربیات و دانش خود به ما کمک می کند تا از آن نقاط حساس عبور کنیم.
گاهی هر فرد توانایی های خود را دست کم می گیرد و فکر می کند قادر به انجام بهتر وظایفش نیست اما مشاور ظرفیت های استفاده نشده را در او شناسایی میکند و کمک می کند تا از حداکثر ظرفیت خود استفاده کند.
سوال جالبی که از من میپرسند این است که تاثیر مشاور در پیشرفت کاری ما و نقش مشاوره چیست؟
با افزایش سرعت و استفاده از روش های بهتر از رقبای خود سبقت میگیریم و میتوانیم به جایگاه های بالاتر صعود کنیم.
مشاور با استفاده معیارهایی که دارد می تواند به ما میزان پیشرفت یا پسرفتمان را نشان دهد و با اینکار مدیریت رفتارهایمان را بهبود ببخشد.
با توجه به وسعتی که فرایند مشاوره دارد قطعا مشاوره را نمی توان در چند توصیه ساده خلاصه کرد.
بنابراین مشاوره درجه بندی هرم گونه ای دارد که هر چه بیشتر از قاعده به سمت راس آن پیش برویم، نیاز به دانش و تجربه و تخصص بیشتر دارد.
۱. در قاعده هرم اطلاعات و توصیه های عامیانه هستند که اکثرا به تخصص خاصی نیاز ندارند و در تمامی زمینه ها شما می توانید چنین توصیه هایی پیدا بکنید که متاسفانه یکسری از آنها هم جنبه علمی به خود گرفته و بیش از حد اهمیت پیدا کرده اند.
از توصیه هایی که مردم برای حل مشکلات مملکت دارند گرفته تا توصیه های کارمندان برای اداره شرکت و یا توصیه هایی برای بهتر درس خواندن و رسیدن به موفقیت تحصیلی و یا حتی برنامه ریزی درسی در حد تنظیم یک جدول که درس ها در آن به ترتیب نوشته شده اند.
این توصیه ها بی ارزش نیستند بلکه می توانند مفید باشند اما گاها به دلیل وسعت بی شمار این توصیه ها فکر میکنیم همه چیز همین ها هستند و به دنبال مسائل تخصصی تر نمی رویم؛
۲. در پله بعدی پیدا کردن مشکلات خاص و راه حل ها هستند که نیاز به تخصص در زمینه مشاوره دارند تا بتوانند ریشه مشکلات را تشخیص دهند و راهکارهای علمی بدهند.
۳. در پله بعدی همراهی در اجرا است که در این مرحله برنامه ها باید جز به جز اجرا شود و بر اجرای دقیق آنها نظارت شود و مشکلات و نواقص برنامه برطرف شود.
۴. مرحله بعد ایجاد تعهد متقابل است که فرد به برنامه متعهد شود و این تعهد باید پایه رابطه متقابل مشاور و فرد باشد.
۵. مرحله آخر تسهیل در یادگیری خود فرد است و اینکه فرد خودش بتواند روندها را درک کند و دانشی درباره چگونگی بهبود خودش کسب کند.
بعد اینکه فهمیدیم مشاوره چیست، سوالات متداولی که پیش می آید این است که مشاوره ی تحصیلی چه کاربردی دارد، دقیقا نقش مشاور تحصیلی چیست و مشاور چگونه می تواند اثرگذار باشد؟
خب اول از همه بیایید به کارهایی که شما در زندگی از زمان تولد تا به حال انجام دادهاید نگاه کلی بیندازیم.
رفتارهای مضر شما از قبیل:
۱. سردرگمی، نداشتن اهداف مشخص و کمبود تلاش و انگیزه برای مطالعه
۲. حضور غیرموثر در کلاس و صحبت با هم کلاسیها و آزار معلم
۳. اضطراب زیاد در جلسه امتحان و فراموشی مطالب
۴. پرخوری و خواب زیاد و تحرک کم و عادت های غلط دیگه
۵. اتلاف وقت زیاد در شبکههای اجتماعی و انجام کارهای بیثمر با دوستان
رفتارهای موثر شما از قبیل:
۱. داشتن اهداف مشخص و عمل کردن به برنامه ریزیها در راستای اهداف
۲. مطالعه مفید و موثر، نوشتن تکالیف و انجام کامل مسئولیتها
۳. نظم در کلاس، تمرکز بالا در گوش دادن به آموزش های معلم و شرکت در بحث های کلاسی
۴. خواب منظم و تغذیه مناسب، ورزش و عادت های صحیح دیگه
۵. حضور در یک گروه دوستی برای انجام فعالیت های مفید و یادگیری کارهای جدید
و این در حالیست که هر بار رفتار مضری از ما سرزده والدین، معلم، مدیر و اطرافیان در اولین واکنش سعی کردهاند با اجبار از طریق کارهایی مثل: سرزنشکردن، انتقاد، تنبیه، شکایت و تهدید و در یک کلام سیاست زور و اجبار ما را به رفتار موثر برسانند.
اما در اکثر مواقع تلاش آنها بدون نتیجه میماند و این جمله بسیار معروف را در ذهن خود تکرار میکردند که.
” تا خودش نخواد کارهای ما هیچ فایدهای نداره! “
این یعنی والدین و معلم و حتی خود ما میدانیم که کنترل رفتار ما صرفا و صرفا در دست “خود ماست” و هیچ کس نمیتواند ما را مجبور به کاری کند مگر اینکه خودمان بخواهیم!
حتی اگر به زور کسی کاری را انجامدهیم به محض نبود نظارت، مدام از انجام آن شانه خالی میکنیم و انجام آن برایمان بسیار سخت و طاقتفرسا خواهد بود.
همچنین به دلیل همین سیاست های زور و اجبار است که والدین و حتی خود ما به دنبال مشاوری میگردیم که یک برنامه سفت و سخت و سنگین به ما بدهد و همیشه بر انجام آن با چماغ نظارت کند.
حتی به خانه زنگ بزند و به زور والدین، ما را مجبور به درس خواندن کند!
تنها انتظار ما از مشاور همین برنامه و سختگیری و نظارت است. ناچار به این سیستم عادت کردهایم و فکر میکنیم کار درست همین است که از بیرون کسی برای ما برنامه بریزد و ما را مجبور به انجام آن کند.
حتی متاسفانه کار به جایی رسیده که کسانی که به حرف مشاور و معلم گوش نمیدهند بیمار تلقی میشوند و برای تمرکز و حرفشنوی باید دارو مصرف کنند!
اما هیچ کدام از این کارها موثر واقع نمیشود و هرساله به وضوح شاهد بدتر شدن اوضاع هستیم؛
زیادند خانواده هایی که رقمهای نجومی صرف مشاور و کلاس با برترین اساتید میکنند اما در آخر بدلیل روش نامناسب و مشکلاتی که به آنها هیچ توجهی نمیشود؛ (مانند اضطراب در جلسه امتحان) نتیجه نمیگیرند و ناامید میشوند. (حتما شما هم از این موارد زیاد دیدید، ما که هرسال بیشتر از پارسال میبینیم).
امیدواریم که شما با هوشیاری هرچه بیشتر با چنین مسائلی روبه رو نشوید.
پس بلاخره راه درست چیه؟ آیا واقعا راه دیگه ای به جز زور و اجبار برای رسیدن به رفتارهای موثر وجود نداره؟!
قطعا هست و شما هم تجربهش کردید!
به عنوان مثال وقتی که در کلاس بخاطر درس حوصلهسربر آن حضور موثر نداشتید اما در عوض یک معلم خوش اخلاق داشتید که به جای داد کشیدن بر سر بچه ها به پیشنهادات شما برای اداره کلاس گوش میکرد، به نظر شما احترام میگذاشت، مشکلات شما را میپذیرفت و برای حل آنها گفتوگو میکرد.
در نتیجه شما تصمیم میگرفتید که برای آن درس تلاش کنید و درپایان هم نمره خوبی در آن درس میگرفتید. هنوز هم خاطره خوب آن معلم در ذهنتان هست.
همه اینها به این دلیل است که معلم حرفهای با به کارگیری روشهایی خاص (که برخلاف روشهای زور و اجبار است) توانسته شما را به انجام رفتار موثر تشویقکند.
پس اینجا نقش مشاور به خوبی مشخص میشود!
در واقع مشاور کسی است که رفتارهای موثر و مضر در تمام زندگی شما(و نه فقط درس و برنامه ریزی) را مشخص میکند، دلیل وجود آنها را برای شما به کمک روشهای علمی به خوبی توضیح میدهد، به شما کمک میکند تا برنامه موثرتری برای رسیدن از رفتارهای مضر به رفتارهای موثر داشته باشید و “خودتان” تصمیم بگیرید که برای رسیدن به اهدافتان تلاش لازم را انجام بدهید.
ضمن اینکه در این مسیر هیچ گونه زور و اجباری در کار نیست و در نهایت با استفاده از آموزش شما بعد از مدتی “خودتان مشاور شخص خودتان می شوید” و دیگر به زور و اجبار دیگران یا ترس از نمره و تراز و رتبه و… نیازی نخواهید داشت!
پیشرفت چند برابری در تحصیل و زندگی شخصی با مشاوره حرفه ای کاریزما – کلیک کنید
تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به آکادمی کاریزما می باشد.
طراحی شده توسط آژانس دیجیتال مارکتینگ HDM